مادرم امروز همپشتِ دارِ قالی استهر دو انگشتش چقدرماهر است و عالی است*باز با قلّاب و نخطبقِ نقشه تند و زودمی زند محکم گرهدورِ تار و دورِ پود*فرش بالا می رودرنگ ها گل می شوندفرشِ ایرانی پر ازعطرِ سنبل می شود* بخوانید, ...ادامه مطلب
مامان من پختهکیک مربّایییک تکّه از آن راآورده با چایی*با کیک می چسبدامروز صبحانهبوی بهار و عیدپیچیده در خانه*صدآفرین بر تومامانیِ خوش فکربه به چه شیرین شدعید سعیدِ فطر* + نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم دی ۱۴۰۱ ساعت 17:36 توسط به یاد بابا | بخوانید, ...ادامه مطلب
روسری سرخ من گل به سرش می کند روسری سرخ را آب روان می شود از لب این صخره ها * غنچه پر از خنده شد سبزه کمی قد کشید از دل نمناک ابر قطره ی باران چکید * رود پر از آب شد کوه پر از آبشار دانه ای از زیر سنگ گفت: سلام ای بهار *مریم زندی * + نوشته شده توسط به یاد بابا در پنجشنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۹۶ و ساعت 19:27 | ,روسری,مریم,زندی ...ادامه مطلب
گاهی گرفتهغمگین و تنهاستهم با زمین، هم با زمان در جنگ و دعواست گاهی چه خوشحالمانند باد استدنیا به کامم می شود وقتی که شاد است آزاد ِ آزادپرشور و سرمستحس می کنم گاهی دلم یک تکه ابر است... * http://www.6par.blogfa.com/ سیب سبز - مریم زندی *, ...ادامه مطلب