پرستار - سمیّه بابایی

ساخت وبلاگ

دیروز در خانه
محکم زمین خوردم
گفتم بیا مامان
از درد پا مردم
*
مامان من فوری 
آمد به دیدارم
با مهربانی گفت:
« من یک پرستارم»
*
وقتی که نازم کرد
راحت شدم از درد
آن وقت با یک بود
من را مرخّص کرد
*

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 21:0 توسط به یاد بابا  | 

به یاد بابا...
ما را در سایت به یاد بابا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dbeyadebaba7 بازدید : 116 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 6:35