به یاد بابا

متن مرتبط با «اسب آمد و سوار نیامد» در سایت به یاد بابا نوشته شده است

سوره یس - از آیه ۲۸ - تا آیه ۳۶

  • وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ ﴿۲۸﴾پس از [شهادت] وى هيچ سپاهى از آسمان بر قومش فرود نياورديم و [پيش از اين هم] فروفرستنده نبوديم (۲۸)إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾تنها يك فرياد بود و بس و بناگاه [همه] آنها سرد بر جاى فسردند (۲۹)يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۰﴾دريغا بر اين بندگان هيچ فرستاده‏ اى بر آنان نيامد مگر آنكه او را ريشخند میکردند (۳۰)أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾مگر نديده‏ اند كه چه بسيار نسلها را پيش از آنان هلاك گردانيديم كه ديگر آنها به سويشان بازنمى‏ گردند (۳۱)وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾و قطعا همه آنان در پيشگاه ما احضار خواهند شد (۳۲)وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ ﴿۳۳﴾و زمين مرده برهانى است براى ايشان كه آن را زنده گردانيديم و دانه از آن برآورديم كه از آن مى ‏خورند (۳۳)وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ ﴿۳۴﴾و در آن [زمين] باغهايى از درختان خرما و تاك قرار داديم و چشمه ‏ها در آن روان كرديم (۳۴)لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿۳۵﴾تا از ميوه آن و [از] كاركرد دستهاى خودشان بخورند آيا باز [هم] سپاس نمى‏ گزارند (۳۵)سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾پا, ...ادامه مطلب

  • قابوس نامه، عنصرالمعالی کیکاووس

  • تا توانی از نیکی کردن میاسا و خود را به نیکی و نیکوکاری به مردم نمای و چون نمودی به خلافِ نموده، مباش. به زبان، دیگر مگو و به دل، دیگر مدار، تا گندم نمای جو فروش نباشی؛ وا ندر همه کاری داد ا ز خویشتن ده، که هرکه داد از خویشتن بدهد، از داور مستغنی باشد و اگر غم و شادی ات بُوَد، به آن کس گوی که او تیمار غم و شادی تو دارد و اثر غم و شادی پیش مردمان، بر خود پیدا مکن؛ و به هر نیک و بد، زود شادان و زود اندوهگین مشو که این فعلِ کودکان باشد.بدان کوش که به هر مُحالی، از حال و نهادِ خویش بِنَگَردی، که بزرگان به هر حقّ و باطلی از جای نشوند و هر شادی که بازگشتِ آن به غم است، آن را شادی مشمُر و به وقت نومیدی امیدوارتر باش و نومیدی را در امید، بسته دان و امید را در نومیدی.رنج هیچ کس ضایع مکن و همه کس را به سزا، حق شناس باش؛ خاصّه قرابت خویش را. چندان که طاقت باشد با ایشان نیکی کن و پیران قبیلۀ خویش را حرمت دار، و لیکن به ایشان مولَع مباش تا همچنان که هنر ایشان همی بینیعیب نیز بتوانی دید؛ و اگر از بیگانه نا ایمِن شوی زود به مقدار ناایمنی، خویش را از وی ایمِن گردان و از آموختن، ننگ مدار تا از ننگ رَسته باشی.قابوس نامه، عنصرالمعالی کیکاووس بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دمی با مولا علی

  • ای مردم، همانا دنیا آرزومند و خواهان خود را فریب می دهد. آن را که در خواستنِ وی با دیگران همچشمی کند، عزیز نمی دارد و کسی را که بر او چیرگی جوید، مغلوب می سازد.و به خدا سوگندهرگز مردمی زندگانی خرّم و نعمت فراهم را از کف ندادند، مگربه کیفر گناهانی که انجام دادند.نهج البلاغه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درخت پشت دیوار - محبوبه صمصام شریعت

  • بابا برای باغچهیک بچّه کاج آورده استدر خاک او را کاشتهمن را نگهبان کرده است*گفته که در هفته دو بارباید که سیرابش کنممن دوست دارم غیر از آنخوش حال و شادابش کنم*او تازه اینجا آمدهپس غیر نور و خاک و آبمن با نوازش بهتر استدورش کنم از اضطراب* بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دوبیتی

  • در دشت بلا ، همدم خارش گشتمرسوا شده، در شهر و دیارش گشتماز طایفه عقل، برونم کردندای وای به من، که بیقرارش گشتمسیاوش سمندر + نوشته شده در شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 21:39 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یک رختخواب تازه - مژگان بقایی پور

  • یک برگِ زردِ تنهاافتاد روی دستمگفتم به او چطوری؟او گفت خسته هستم*او را به خانه بردمپاییز بود و سرمالای کتابِ شعرمخوابید برگِ زیبا* + نوشته شده در دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 19:15 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بزغاله ی کتاب خوان - زهرا شفیعی ینگابادی

  • من مشق می نوشتمتوی سیاه چادریک گلّه بُز رسیدندصحرا شد از صدا پُر*بُزغاله ای مرا دیداز پشتِ چادر آمدمع مع کنان و خوشحالاطرافِ من قدم زد*بو کرد دست من رازل زد به کیف و دفتراز من کتاب می خواستشاید به جای دفتر* + نوشته شده در دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 19:20 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • توت - مهری ماهوتی

  • پرید از شاخه پایین، توتِ شیرینمسافر بود و از گرما رسیده*گُلی برگِ خودش را سایبان کردهوای تازه و جای خنک دادبه این توتِ سفیدِ دُم بریده* + نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم دی ۱۴۰۱ ساعت 17:30 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جشن خوشمزه - مریم اسلامی

  • مامان من پختهکیک مربّایییک تکّه از آن راآورده با چایی*با کیک می چسبدامروز صبحانهبوی بهار و عیدپیچیده در خانه*صدآفرین بر تومامانیِ خوش فکربه به چه شیرین شدعید سعیدِ فطر* + نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم دی ۱۴۰۱ ساعت 17:36 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آتش نشان - خاتون حسنی

  • یه بوته آتش گرفتکلاغه گفت: قارقاراز ته دل صدا زدآتش نشان خبردار*فیل که آتش نشان بودحرف کلاغ رو گوش کردبا خرطوم پر از آبفوری اونو خاموش کرد* + نوشته شده در سه شنبه دهم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 14:50 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ابر و باد - سعیده موسوی زاده

  • بادِ خاک پاشدر حیاطِ ماگرد و خاک کردآب پاشِ اَبرگرد و خاک راپاکِ پاک کرد + نوشته شده در سه شنبه شانزدهم فروردین ۱۴۰۱ ساعت 13:25 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کِرم و توت - سعیده موسوی زاده

  • کِرمِ کوچک پیله بافترفت توی رختخوابتوتِ نارَس تشنه بودگفت:« لطفا آب! آب»ابر باران داد و رفتتوت شیرین شد، رسیدکِرم تا بیدار شدپَر درآورد و پرید  + نوشته شده در سه شنبه شانزدهم فروردین ۱۴۰۱ ساعت 13:28 توسط به یاد بابا  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • گنجشک - مهری ماهوتی

  • امروز مطلب گنجشک نیلوبلاگمهمانِ من شددادم به او هماز لقمه ی خود*او دوستش رافوری صدا کرداو بهتر از منشکر خدا کرد + نوشته شده در یکشنبه دوم آذر ۱۳۹۹ ساعت 1:17 توسط به یاد بابا  |  Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حسنی ما یه برّه داشت - منوچهر احترامی

  • حسنی ما یه بره داشتبره شو خیلی دوس میداشتبره ی چاق و توپولی ،زبر و زرنگ و توقولیدس کوچولو ، پا کوچولو ،پشم تنش کرک هلوخودش سفید ، سمش سیا ،سرو کاکلش رنگ حنابچه های این ور ده ،اون ور ده ، پایین ده ، با, ...ادامه مطلب

  • دوتایی - افسانه شعبان نژاد

  • دوتایی - افسانه شعبان نژادسوزن و نخ دوتایییه پارچه پیدا کردنپارچه رو با هم دیگهدامنی زیبا کردندامنو زودی بردنبرای خاله موشهتا موقع عروسیدامنشو بپوشه, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها